وجود مامان و باباوجود مامان و بابا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

فرشته کوچولوی مامان

تنها در خانه

سلام گل خوشبوی مامان! دقیقاً از روز سه شنبه 7 آذر 1391 شروع کردی به بیقراری و شبها بد خوابیدن و بهانه گرفتن و کم کم آبریزش بینی و سرفه و تب. روز چهارشنبه به مهد نبردمت و تو خونه موندم تا بیشتر ازت مراقبت کنم، هوای تهران هم در حالت هشدار یود و این مزید بر علت شد که تو خونه بمونیم و به خودم و خودت مرخصی دادم! روزهای اول رو به امید بهبودیت و ویروسی بودن سرماخودگیت بهت چای پونه و آب پرتقال و آب لیموشیرین و سوپ دادم ولی بهتر نشدی که نشدی. روز شنبه وقتی به مهدت زنگ زدم و حالت رو پرسیدم بهم گفتند که بی قراری و حوصله نداری و آبریزش بینی شدید هم داری، سریع از اداره به مهدت رفتم و آوردمت اداره. شیرینم! اینقدر بازیگوش و بلا شدی که با...
19 آذر 1391

کلمات قصار

گل پسرم! به تازگی، حدود 1 ماهه که چند تا کلمه به زبون می آری: جوجو : هر نوع پرنده و حیوانی که ببینی می گی جوجو! جالبه که علاقه شدیدی به پرنده ها و حیوانات داری. حتی وقتی تو ماشین در حال حرکت هم باشیم پرنده های در حال پرواز رو می بینی و بهشون اشاره می کنی و می گی جوجو! آبه : آب وقتی وارد پارک می شیم حتی اگه فواره حوض پارک هم خاموش باشه، اینقدر ذوق می کنی و داد می زنی و اشاره می کنی به حوض و می گی: آبه آبه یا وقتی از کنار میدونی رد بشیم که فواره های آبش روشن باشه ناخوداگاه می گی: آبه آبه به : به هر نوع خوردنی هم می گی: به هاپو : سگ     ...
6 آذر 1391

راه رفتنت!

سلام عزیز مامان! نمی دونم همه بچه ها مثل شما هستند یا شما استثنایید؟ منظورم چهاردست و پا رفتن و راه رفتنته! قربونت بره مامان! از حول و حوش ١٠ ماهگی چند روزی حالت چهاردست و پا رفتن رو به خودت گرفتی و بعد بدون کمک ما و بدون اینکه دنده عقب بری و پا طولانی مدت سینه خیز بری شروع کردی به صورت حرفه ای و با سرعت چهار دست و پا رفتن! راه رفتنت هم همینطور بود از حدود 13 ماهگی رو پا می ایستادی و چند روزی از کنار دیوار و مبل می گرفتی و چند قدمی بر می داشتی و بعد می نشستی ولی بعدش بدون کمک و تشویق زیاد ما خودت شروع کردی به راه رفتن اونم با سرعت زیاد و بی هوا!! فندوق من! اینقدر شیرین راه می روی و می خندی که ناخوداگاه هرکس ت...
6 آذر 1391
1